جدول جو
جدول جو

معنی صورت نویسی - جستجوی لغت در جدول جو

صورت نویسی
(رَ نِ)
نقل نویسی. (آنندراج). کپیه نویسی. کپیه برداری. رونوشت برداشتن. نقل کردن نوشته را از کاغذی بکاغذ دیگر:
بوالهوس نقش خطت را بست اگر در دل چه شد
ماه من ! صورت نویسی بی سوادان میکنند.
ملا علی مازندرانی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تَ / تِ کُ نَنْ دَ / دِ)
آنکه از روی نوشته ای صورت بردارد. آنکه نوشته ای را استنساخ کند. رجوع به صورت نویسی شود، آنکه صورتی از اثاثه و اشیای دیگر نویسد. رجوع به صورت نویسی شود
لغت نامه دهخدا
(رَ تِ نَ / نُو)
صورت نوعیه. جوهر حال است در هیولای ثانی و آن جوهریست داخل در جسم و مبداء بود آثار آنراچون روشنائی و سوزندگی و بدین صورت است که نوع اجسام مختلف شود. جوهریست بسیط که وجود آن بالفعل تمام نشود بدون آنچه در آن حلول یابد. (تعریفات جرجانی)
لغت نامه دهخدا